به گزارش پایگاه اطلاعرسانی و پایش آثار اقتصادی کرونا نزدیک به یک سال است که کرونا تبدیل به اصلیترین چالش تمامی کشورهای جهان شده است. انبوهی از پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این بیماری باعث شده جهان به شدت درگیر این ویروس ناشناخته شود. چگونگی مدیریت این بیماری در کشورهای مختلف متاثر از توان حکمرانی آنهاست. نشست «حکمرانی نظام سلامت و مدیریت بحران کرونا» روز چهارشنبه هفتم آبان با سخنرانی دکتر ولیاله وحدانینیا، دانشآموخته دکترای سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران و دکتر مجتبی قلیپور و دکتر سعید صادقی جقه اعضای هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی برگزار شد.
دکتر ولیاله وحدانینیا به عنوان اولین سخنران در این نشست تخصصی مباحث خود را با تبیین مفهوم حکمرانی شروع کرد و گفت: یکی از مهمترین تحولات نظری که ما در علوم سیاسی و جامعه شناسی و حوزه سیاست گذاری در دهههای اخیر شاهد بودهایم گذار پارادایمی از حکومت محوری به حکمرانی است. از نظر نقش آفرینی در پارادایم حکومتمحور، عمدتا حکومت بازیگر عمده است اما درپارادایم حکمرانی، حکومت یکی از بازیگران چندگانه است که درگیر اداره عمومی است. در بعد اقتدار و تصمیم گیری، پارادایم حکومت محور متمرکز و مبتنی بر دستور کنترل است اما پارادایم حکمرانی غیرمتمرکز و مبتنی بر مذاکره و اقناع است. از نظر «ارتباط حکومت با مردم»، نگاه حکومت محوری بیشتر نسبت حاکم و حکومت شونده را تصویر میکند اما پارادایم حکمرانی، حکومت یک میزبان برای مردم است. در «ارتباط حکومت و بازار» پارادایم حکومت محور، بازار عمومی در مقابل خصوصی است و در پارادایم حکمرانی، برعکس عمومی را کنار خصوصی میبینم. همچنین در پارادایم حکومت محور، فرایندهای دموکراتیک بر مکانیزم نمایندگی اتکا دارد اما پارادایم حکمرانی، فرآیندی مشارکتی است. از نظر مهارت هم پارادایم حکومت محور مهارت مدیریتی را بیشتر مد نظر دارد اما حکمرانی بر مهارتهای توانمندسازی تاکید دارد.
او در ادامه توضیح تفاوتهای پارادایم حکومت محوری و حکمرانی افزود: الگوی پارادایم حکومت محوری در سیاستگذاری برای همه حوزهها، سیستمی و یک شکل رفتار میکند اما در حکمرانی این نگاه غیرمتمرکز و متاثر از شرایط مکانی و زمانی است. نهایتا نوع تفکر در حکومت محوری بیشتر خطی و با نگاه تقلیلگرا است. رویکردی تجزیهگرا دارد، سعی میکند مسایل و موضوعات را به اجزا بشکند و سیستمها را به اجزا خرد میکند و نهایتا در سطح اجزا سعی میکند فهم و اقدام کند. حکمرانی تفکری سیستمی دارد و نگاهش بیشتر توسعهگرا و مبتنی بر رویکرد ترکیب کردن اجزا است.
وحدانینیا در ادامه با بیان اینکه با این توضیحات اکنون میتوان پرسید که حکمرانی برای سلامت چیست؟ ادامه داد: حکمرانی برای سلامت به حکمرانی ورای تصمیمهای بخشی برای سلامت اطلاق میشود. در اینجا با تعداد زیادی بازیگر مواجهیم که در فرآیند سیاستگذاری درگیر میشوند که صرفا محدود به بخشهای خاص سیاستگذاری نمیشوند. ورای تقسیمهای بخشی، سطوح مشخصی از حکمرانی را هم صرفا در بر نمیگیرد و همه سطوح حکمرانی (محلی منطقهای، ملی ) را شامل میشود.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان این جمله که «بسیج کل حکومت و بسیج کل جامعه در واقع کلید واژههای اصلی دراین رویکرد و نوع نگاه حکمرانی هستند» ادامه داد: ما به دنبال این هستیم که سلامت را در همه سیاستها در همه حوزههای سیاستگذار و همه سطوح دنبال کنیم. به عنوان اولویت اول به عنوان فرا ارزش مد نظر داشته باشیم که همه سیاستگذاران در همه بخشهای سیاستگذاری متعهد باشند و تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم سیاستها بر سلامت را مدیریت کنند.مشکلات ما عمدتا با این نوع نگاه بر سلامت قابل حل است.
این دانشآموخته علوم سیاسی ادامه داد: ما نیاز داریم یک نوع نگاه یکپارچه به سیاستگذاری و اداره عمومی داشته باشیم. دررویکرد بسیج کل حکومت دنبال انسجام سیاستها هستیم و در بسیج کل جامعه به دنبال همگرایی اجتماعی هستیم. همکاری، هماهنگی و مشارکت 3 استراتژی اصلی هستند که این دو رویکرد را شکل میدهند.
او توضیح داد: در رویکرد بسیج کل حکومت ابزارهای ساختاری مثل شوراها،ستادها و قرارگاهها (که در بحث کرونا این روزها از آنها بسیار سخن گفته میشود) وجود دارند. البته ابزارهای اجباری مانند قوانین و مقررات و جریمه و... هم وجود دارد. همچنین ابزارهای مالی مانند بودجه ریزی، مشوقهای مالی، مالیات و عوارض و کپن هم در اختیار دولت است.همچین ابزار های اجتماعی مثل خیریه ها احزاب اصناف و حتی مسوولیت پذیری عمومی و ابزارهای ارزیابی تاثیرات سلامت نیز وجود دارند.
وحدانینیا با اشاره به این جمله که «هر سیاستی در هر حوزه و هر سطری که برای سلامت مردم اتخاذ میشود باید مورد ارزیابی و بررسی قرار بگیرد» ادامه داد: ایده کلی که امروز براساس آن صحبت میکنم این است که معتقدم بحران کرونا یک فرصت برای کشور است. فرصت برای اینکه بتوانیم شیفت پارادایمی به سمت حکمرانی برای سلامت را داشته باشیم. باید یک نظام ارزشی در جامعه شکل بگیرد تا مشخص شود، چطور، چگونه و چرا همه بخشها و حوزههای مختلف برای سلامت با هم کار میکنند.
او ادامه داد: باید تحول بنیادینی به معنای واقعی در سلامت رخ دهد به این معنی که خیلی از مشکلاتی که در جامعه با آنها مواجه هستیم از قبیل آلودگی هوا، تلفات ترافیک، شیوع سرطان و بیماریهای قلبی، فساد و فقر و بیکاری به روشهای سنتی و متکی بر دیدگاههای بخشینگر حکومت قابل حل نیستند و با نگاه متکبرانه حکومتی نمیتوان این معضلات را حل کند. نیاز داریم یک نگاه گستردهتر و وسیعتر و تمرکز استراتژیک که هماهنگی قویتری در توسعه سیاسی برنامهریزیها در اجرا با مشورت و مشارکت بین بخشی هم درون حکومت و بین حکومت و جامعه (هم مردم هم جامعه مدنی و بازار)شکل بگیرد. سیاست گذاری پاسخگوی نیازهای محلی باشد که اینها در واقع ویژگی های حکمرانی است.در مدیریت بحران کرونا در دنیا دو رویکرد موفق ایجاد شده است. یکی رویکرد به شدت سختگیرانه همراه با قرنطینهسازی که نتایج موفقی در مهار بحران داشته است. دومی هم فاصله گذاری اجتماعی با محوریت بیماریابی فعال با انجام تستهای بیشمار و تشخیص و درمان و قرنطینه بیماران بوده است. وحدانینیا در پایان گفت: هر دو الگو نیازمند همکاری،پشت کار همراهی آگاهانه مردم دارد.
تفاوت در حکمرانی تفاوت در مدیریت کرونا را رقم زده است
دکتر مجتبی قلیپور عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی نیز به عنوان دومین کارشناس در این جلسه، سخنان خود را با نگاهی بر روند شیوع بحران کرونا آغاز کرد و گفت: از همان ابتدای بحران کرونا، جامعه دانشگاهی و فکری به میدانآمدند، حتی در بسیاری از مواقع شاهد بودیم که این جامعه فکری جلوتر از سیاستگذارن حرکت کردند .
او در ادامه با اشاره به سخنان دکتر وحدانی نیا گفت: بنده هم با توضیحات دکتر وحدانینیا موافق هستم .حکمرانی ما دچار نقص است و به همین دلیل در کنترل و مدیریت بحران کرونا دچار مشکل جدی شدهایم.بحران کرونا کشورهای مختلف دنیا را درگیر کرد و بسته به عملکرد، هرکدام از کشورها حتی در شرایطی برابر کارنامهای متفاوت دارند.مثلا در کشورهای حوزه نوردیک،کشور سوئد به ازای هر یک میلیون نفر 600 نفر تلفات داشته است، این میزان 5برابر دانمارک، 11 برابر نروژ، 20 برابر ایسلند است در حالی که سطح توسعه اقتصادی و انسانی و زیرساختهای سلامت در همه این کشور تقریبا برابر است.
این عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی ادامه داد: اسپانیا به ازای یک میلیون نفر 743 قربانی داشته، چین سه نفر، نیوزلند 5 نفر، کره جنونی 9 نفر، ایران 390 نفر و عربستان 151 نفر قربانی داشتهاند. این درحالی است که در بیان آمارها تقریبا پذیرش شده که این آمارها را باید ضرب در دو کرد، البته بعضی کشورهای موفق در مدیریت بحران کرونا آمار دقیقی دارند نیازی به این ضرب در دو کردن آمارها نیست.
او با بیان این جمله که «حال این سوال مطرح است این کارنامههای متفاوت را چگونه باید تحلیل کرد؟» توضیح داد:در ابتدا بحران کرونا این تصور ایجاد شد که حکومتهای اقتدارگرا نسبت به حکومتهای دموکراسی موفق تر عمل کرده اند اما در باگذشت زمان ثابت شد این تفکر درست نبوده است.
دومین موضوع بحث فرهنگی بود و انگشت اتهام به سمت فرهنگ عمومی نشانه رفت که در ایران هم شاهد هستیم که بارها مردم متهم شده اند و دولت مدعی شده مردم رعایت نمیکنند و مردم عادی مقصر شیوع کرونا هستند. این درحالی است که مردم سوئد هم مانند مردم ما رفتار کرده اند. با اینکه استراتژي متفاوتی سوئد نسبت به ما داشته اما مردم آنجا مانند ما به سفر رفتند به رستورانها رفتند و خب تلفات بیشتری هم نسبت به کشورهای همسایه خود دارند.
او ادامه داد: دیدگاه بعدی این است که سطح ثروت، فنآوری اطلاعات و شاخصهای سلامت در مدیریت موثر است که در عمل دیدیم ایالت متحده آمریکا که در همه این شاخصها نمونه بود چگونه بیشترین آمار ابتلا و قربانی را داراست.
حتی در دورانی تئوری توطئه مطرح شد که جمله معروف «کار خودشونه» شنیده می شد. برای نمونه در ابتدا آمریکا متهم بود ویروس را منتشر کرده تا اقتصاد چین را نابود کند بعد آمریکا مدعی شد چین ویروس را ساخته و منتشر کرده و الی آخر. بنابراین ما فقط بر اساس الگوهای متفاوت حکمرانی میتوانیم کارنامه ها را توضیح دهیم.
قلیپور به تحقیقات انجام شده در دنیا اشاره کرد و گفت: براساس تحقیقی مشخص شده است، طی سالهای 2019 و 2020 رهبران 17 کشور دنیا که در مهار کرونا ناموفق بودند، منش پوپولیستی داشتند، دقیقا این کشورها با چالش مدیریت بحران کرونا مواجه شدند و امار بالای قربانیان را تجربه کردند، درآمریکا ترامپ روی کار است، در بریتانیا بوریس جانسون،برزیل و ایتالیا مجارستان و....همگی حکامی پوپولیست دارند.
او ادامه سخنان خود گفت: در این نشست میخواهم از 6 گذاره صحبت کنم که تفاوت تجربیات موفق و ناموفق را مشخص میکند. در کشورهای موفق در مدیریت بحران کرونا،یک امر مهمی که رخ داده است اصل پذیرفتن وجود بحران بود که در مقابل در کشورهای ناموفق در وهله نخست سعی در انکار بحران داشتند، مانند رفتار ترامپ کهآنرا انفلانزای ساده نامید.گزاره دوم در کشورهای موفق این مهم بود که به تبع پذیرفتن بحران پاسخ سریع و بهنگام اتخاذ کردند اما کشورهای ناموفق پاسخ را معلق کرده بودند و نتوانستند سریع تصمیم بگیرند. کشورهای موفق استراتژی واحد، هماهنگ، فراگیر و مشخصی طراحی کردند اما شاهد هستیم کشورهای ناموفق همچنان در استراتژی با سردرگمی مواجه هستند.
کشورهای موفق علم، تخصص و تجربه جهانی را مبنای تبیین استراتژی خود قرار دادند اما کشورهای ناموفق اساسا استراتژی نداشتند و اقداماتی از سر اقتضائات و به صورت گسسته و فشارهای گروه های خاص انجام دادند.کشورهای موفق سطح بالایی از اعتماد سیاسی خزانه کشور را داشتند و کشورهای ناموفق دقیقا این اعتماد عمومی را نداشتند و دراخر کشورهای موفق مجهز به حکومت های توانمند بودند.
بیشتر بخوانید
نظام سلامت ما در مواجهه با کرونا خوب عمل کرد
دکتر سعید صادقی جقه، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی نیز به عنوان اخرین سخنران به بیان نظرات خود در این جلسه پرداخت و گفت: در حکمرانی نظام سلامت یک چیزی نادیده گرفته شده،دیدگاه تفهمی است.
او گفت: به هیچ وجه منکر ناکارآمدیها نیستم اما در شرایط خاصی که ایران قرار داشت برخی استراتژی ها قابلیت اجرا نداشت در بحث تست کرونا ابزار لازم باید وارد میشد که با توجه به محدودیت های تحمیلی از سر تحریم ها و مشکلات اقتصادی باری اضافه بر کشور تحمیل شده بود. منتقد نظام سلامت هستم اما معتقدم نیازمند بررسی منصفانه هستیم و نظام سلامت ایران نسبت به سایر حوزه ها وضعیت بهتری داشته است. وقتی پروتکل ها در عالی ترین سطوح یعنی سران قوا رعایت نمیشد از مردم چه انتظاری میشد داشت. در حکمرانی نظام سلامت چیزی که نادیده گرفته شده، دیدگاه تفهمی است.
او با بیان این جمله که منکر ناکار آمدیها نیستم افزود: اما در شرایط خاصی که ایران قرار داشت برخی استراتژی ها قابلیت اجرا نداشت. صادقی ادامه داد: در بحث تست کرونا، ابزار لازم باید وارد میشد که با توجه به محدودیت های تحمیلی از سر تحریم ها و مشکلات اقتصادی باری اضافه بر کشور تحمیل شده بود و امکان واردات وجود نداشت.
او تاکید کرد: بنده منتقد نظام سلامت هستم اما معتقدم نیازمند بررسی منصفانه هستیم و نظام سلامت ایران نسبت به سایر حوزه ها وضعیت بهتری داشته است. او افزود: اما وقتی پروتکلها در عالی ترین سطوح یعنی توسط سران قوا رعایت نمیشد از مردم چه انتظاری میشد داشت. کار به جایی رسید که مقام معظم رهبری خود بار عایت پروتکل ها اهمیت آنرا گوشزد کردند. بنابراین باید منصفانه شرایط را بررسی کرد.
معاون بهداشت قرنطینه را مسخره میکردند و میگفتند برای قرون وسطی است حال بعد از چندماه میگویند چراقرنطینه اجرا نمیشود؟! سوال من در این نشست این است چرای ایران اینگونه است؟ ایران شرایط خاصی دارد شرایط سیاسی دی و بهمن سال گذشته به خصوص بعد از ترور سردار سلیمانی شرایط منطقه امنیتی شد، زمان انتخابات فرا رسید موضوع اف ای تی اف بود مبادلات مالی مطرح شد کلا شرایط معمولی نبود.
او ادامه داد: نظام سلامت ما در مواجهه با کرونا خوب عمل کرده اند. نسب به سایر حوزه ها دور از فضای سیاست زده ایران است و شاید هم چون کرونا موضوع غیر سیاسی و واگیر دار بوده و در عمل قابل تکذیب نبوده اما به هرحال معتقدم نظام سلامت خود عمل کرده است. در حوزه سلامت ایران یکی موضوع مهم این است که اخلاق پزشکی است. در مطب ها بحث هایی ریشه داری وجود دارد مطلع هستیم که محرمانگی چقدر رعایت میشود یا میزان توجه به بیماری چگونه است چه فاصله ای دارد با نرم های جهانی دارد، اگر در برخورد با کرونا اگر کسی وقت بگذارد و دقیق تر پیگیری کند موارد بسیاری از نقض اخلاق پزشکی اتفاق افتاد و با گذشت زمان کمتر شد.
این کارشناس در نقد سلامت اخلاقی جامعه پزشکی در دوره کرونا گفت: اوایل که بعضی پزشکها ویدیو میگذاشتند و از داروهای ترکیبی استفاده میکردند سخن میگفتند درحالیکه یک بیماری جدید بود باید پروتکل خاصی طی میکرد نه اینکه هر پزشک یک نسخه برای خود بپیچند.موارد مختلفی این اخلاق پزشکی نقض شده است که جا دارد بحث و بررسی دقیقی انجام شود.
همچنین طبق پیمایشها مشخص شده نیمی از مردم آمارها را باور نداشتهاند و در ادامه شیوع کرونا برخی مدیران سخنانی گفتند که در تایید این بیاعتمادی بود مانند وقتی که در ابتدا از آمار کم قربانیان سخن گفته میشد بعد همان مسوولان از آمار چندبرابر غیر رسمی سخن گفتند. اینها رفتارهای اشتباهی بود که رخ داد.